علم در زندگی من

هر روز یک مقاله ی علمی زیبا!

علم در زندگی من

هر روز یک مقاله ی علمی زیبا!

آیامی دانید خواستگاه شفق های قطبی کجاست ؟

خورشید ستاره فعالی با چرخه مغناطیسی 22 ساله که در 11 سال نخست تعداد لکه های خورشیدی در بالای استوای خورشید بیشتر و در 11 سال بعدی در پایین استوا قرار دارند . هر چه تعداد لکه ها بیشتر باشد فعالیتهای خورشیدی بیشتر می شود و میدان مغناطیسی فوران شده نیز بیشتر است . در این مناطق شدت میدان مغناطیسی به حدی زیاد است که باعث می شود خطوط میدان به هم تنیده شوند . وقتی در این میدانها اتصال کوتاه برقرار شود ، زبانه های خورشیدی پرقدرت ، پروتونها و الکترونها را با سرعتی نزدیک به سرعت نور شتاب می دهند . در نتیجه ، فورانهای اشعه x به فضا فرستاده می شوند . اگر زمین سر راه این فورانها قرار بگیرد ، لایه یونوسفر جو ، بی درنگ تاثیر می پذیرد و تعادل یونی آن به هم می خورد . جو خورشید میلیاردها تن پلاسما و مقادیر عظیمی میدان مغناطیسی به فضا می فرستد که فقط در چند روز به زمین می رسند . هجوم ناگهانی این ذرات باردار و میدانهای مغناطیسی ، باعث برانگیختگی کمربند مغناطیسی زمین و ایجاد طوفانهای مغناطیسی و نورافشانی در قطبها می شوند که به شفق قطبی معروفند .

تاثیر خورشید بر فن آوری به قرن 19 بر می گردد . جریانها الکتریکی که طی طوفانهای « زمین مغناطیسی » ایجاد می شدند ، آن قدر قوی بودند که دیگر تلگرافچی ها برای مخابره کردن سیگنالها به باطری احتیاج پیدا نمی کردند . خطوط انتقال نیــــــرو نیز رساناهای بسیار خوبی برای جریانهای الکتریکی بوجود آمده از طوفانهای مغناطیسی زمین اند ، چرا که خود حامل جریان برق هستند . مسئله این است که طوفانها جریان مستقیم تولید می کنند ولی خطوط انتقال حامل جریان متناوب اند . این جریانهای مستقیم ، موجب می شوند سیم پیچ های مبدلها (ترانسها) داغ شوند و در نتیجه از کار بیفتند و خازنهایی به بار آورند .

هر چه به قطب شمال مغناطیسی زمین نزدیکتر باشیم بیشتر مورد حمله جریانهای الکتریکی قرار می گیریم .

ذرات باردار پر انرژی بر روی صفحه های خورشیدی ماهواره ها هم اثر گذاشته و طول عمر آنها را کاهش می دهند . الکترونهای پر انرژی هم می توانند با تغییر بیت های دیجیتالی در جریان ارسال اطلاعات ، نا هنجاری بوجود آورند . پس همانطور که گفته شد سیل ذرات باردار پر انرژی از طوفانهای خورشیدی به سوی زمین جریا نمی یابد که ممکن است بر ماهواره ها و دستگاههای روی زمین مثل ترانسفورماتورها اثر تخریبی داشته باشند .

چه بخوریم که دچار استرس نشویم؟

استرس، فشاری است که در اثر تغییرات ایجاد شده در محیط به بدن تحمیل می شود. بعضی از استرس ها مفید هستند اما وقتی از کنترل خارج شوند، بدن به طرق مختلف از آنها رنج می برد.

استرس تحمیل شده، انرژی بدنی و ذهنی را تحت تأثیر قرار می دهد. بعد از استرس، کاهش انرژی ذهنی و بدنی، خستگی، بی خوابی، تحریک پذیری، افسردگی، افزایش ضربان قلب، بالا رفتن فشار خون، افت قند خون، آسیب پذیری سیستم ایمنی و تغییر در وضعیت اشتها ایجاد می شود. مجموع موارد بالا، تأثیر نامطلوبی بر فعالیت فرد سالم گذاشته و باعث تضعیف بدن وی می شود. شاید، این سؤال برای شما پیش آمده که آیا غذا در کنترل و یا حتی ایجاد استرس مؤثراست یا خیر؟
مواد غذایی ایجاد کننده استرس:

کافئین که در قهوه، چای، شکلات، نوشابه های گازدار و تعدادی از داروها وجود دارد، ماده ای محرک است. مصرف زیاد غذاهای حاوی کافئین در بدن به مانند استرس عمل کرده و گاهی هم علایم استرس ها را تشدید می کنند.

مواد محرک  در بدن، باعث افزایش ترشح اسید معده و هورمون های تیروئید می شوند. در ضمن با افزایش کارکرد کلیه ها، میزان ادرار نیز افزایش می یابد.

کافئین، مانع جذب آهن موجود در گوشت شده و می تواند موجب کم خونی و فقر آهن شود.

از عوامل محرک دیگر، فسفر است که معمولا به نوشابه های گازدار اضافه می کنند. مصرف نوشابه های گازدار تعادل کلسیم و فسفر را در بدن به هم می ریزد. به خصوص در خانم ها موجب پوکی استخوان می گردد و واکنش های تخریبی دیگری نیز در بدن ایجاد می کند. آب های معدنی و آب چشمه فسفر ندارند.

افزودنی ها و نگه دارنده ها مانند: نیترات و نیتریت که به مواد غذایی مانند سوسیس و کالباس و ماهی دودی و کنسروها برای جلوگیری از تخریب اضافه می کنند با ترکیبات شیمیایی دیگر،  موادی به نام نیتروزآمین ها ایجاد می کنند که جزو خطرناک ترین محصولات شناخته شده هستند. این مواد، با ایجاد سردرد، سوء هاضمه، افزایش استعداد ابتلا به سرطان های گوارشی، واکنش های پوستی و بسیاری عوارض دیگر موجبات ناراحتی جسمی فرد را فراهم می آورند.

مصرف بیش از حد مواد قندی ساده مانند شکر هم عاملی برای تحریک پذیری شناخته شده است.
برای کاهش علایم و عوارض استرس چه کنیم؟

۱.با مصرف ۱ لیوان آب پرتقال تازه یا آب میوه های طبیعی حاوی ویتامین c روز خود را شروع کنید. چون ویتامین c به تقویت سیستم ایمنی بدن کمک می کند.

۲.در طول روز حداقل ۸ لیوان آب بنوشید. این آب می تواند به صورت آب، آب میوه و چای (به غیر از قهوه) باشد.

۳.سعی کنید در طول روز فقط یک فنجان قهوه میل کنید، نه بیشتر!

۴. از افت قند خون جلوگیری کنید و وعده های منظم، کوچک و سالم میل نمایید.

۵.مصرف غذاهای حاوی تریپتوفان مانند: مغزهای گیاهی (پسته، فندق، بادام و…) موز و غلات کامل، دستگاه عصبی را تسکین می دهد.

۶.جوشانده های گیاهی برای تسکین اعصاب مناسب هستند. می توانید آنها را با یک قاشق غذاخوری عسل میل کنید.

۷.استفاده از مواد پروتئینی مثل: تخم مرغ و گوشت سفید و قرمز در شرایط پراسترس خستگی بدن را رفع می کنند.

۸.از انواع غذاهای بدون چربی یا کم چربی استفاده کنید.

۹.حداقل هفته ای ۳ بار و هر بار به مدت ۳۰ دقیقه به طور منظم ورزش کنید.

۱۰. برای رفع تنش روزانه، پس از کار یک حمام ولرم تا خنک بگیرید.

۱۱. در حالت استرس از داروهای آرام بخش استفاده نکنید.

۱۲. مصرف میوه های تازه با پوست و غلات کامل (با سبوس) و سبزیجات در طول روز بدن شمارا از آثار زیانبار استرس سالم نگه می دارد.

۱۳.زمانی را برای تهیه مواد غذایی با ارزش در طول روز یا هفته اختصاص دهید تا در منزل با کمبود آنها کمتر مواجه شوید و مجبور نباشید وعده های غذایی کم ارزش استفاده کنید.

۱۴.مهارت مدیریت زمان و برنامه ریزی برای رسیدن به اهداف و نحوه برقراری ارتباط با اطرافیان را بیاموزید تا در محل زندگی و کار خود با موقعیت های استرس زا کمتر مواجه شوید.

۱۵.در برخورد با موقعیت های تنش زای غیرمترقبه در ابتدا آرامش خود را حفظ کنید و سپس با توکل به خدا و با عقل و منطق به بررسی راه حل های موجود بپردازید.

منبع: سایت اداره‌ی عقیدتی سیاسی سازمان صنایع هوایی

آلبرت انیشتین

آلبرت اینتشین در چهاردهم مارس 1879 در شهر اولم آلمان از پدری به نام هرمان اینشتین و مادری به نام پیش از ازدواج پاولین کخ به دنیا آمد. او پسر اول از دو پسر خانواده بود. خانواده در سال بعد به شهر مونیخ که در آن هرمان و برادرش یعقوب یک کارگاه مهندسی برق دایر کرده بودند نقل مکان کرد، یکسال پس از آن دختری به نام ماریا نیز در خانواده به دنیا آمد. خانواده آنها با فرهنگ، کتاب دوست و دوستدار موسیقی بود و به داشتن شیوه های فکری لیبرال و مبرا از خشک اندیشی مباهات می کرد. پیش از آنکه اینشتین به مدرسه برود واقعه ای رخ داد که او را دگرگون کرد. به گفته خود او بچه چهار یا پنج ساله ای که بودم پدرم به من یک قطب نما نشان داد ک از مشاهده آن احساس دیدن یک معجزه را کردم. در وراء اعماق آن گونه اشیاء باید چیزهایی نهفته می بود- گسترش جهان اندیشه ما به یک معنا با فاصله گرفتن از مفهوم معجزه است که تحقق پیدا می کند.». اینشتین در شش سالگی وارد مدرسه شد. او گرچه آبش با معلمان ابتدایی خود در یک جوی نمی رفت درآنجا عملکرد آموزشی خوبی داشت. او در سالهای نخست مدرسه شاگردی ضعیف بود اما واقع امر آنست که نمره هایی عالی می گرفت و برخلاف روش یادگیری حفظی آزار دهنده و سخت مدرسه بارها شاگرد اول کلاس نیز شد. اینشتین در ده سالگی به دبیرستان (گیمنازیوم) نمونه لوئیتپولد انتقال یافت و در آن تحت آموزش سخت سربازخانه مانند معمول آن ایام قرار گرفت. اینشتین تا پانزده سالگی در گیمنازیوم لوئیتپولد باقی ماند و در آن به گرفتن نمره های خوب در دروس ریاضی و زبان لاتین ادامه داد. او همیشه هم محبوب مربیان خود نبود. معلم درس یونانی او زمانی به پدر او هرمان گفته بود که فرقی نمی کند که آلبرت چه رشته ای را برای حرفه آینده زندگی خود انتخاب کند، هریک را برگزیند درآن ناکام خواهد ماند.
در دوره دبیرستان دو اتفاق درخور توجه خاص برای او پیش آمد. نخست آنکه در دوازده سالگی مصمم به حل معمای جهان عظیم شد. در آن سال که مطالعه مادام العمر خود درباره جهان عظیم را شروع کرد نسخه ای از کتاب هندسه اقلیدس نیز به چنگ آورد که در آینده از آن بارها به نام کتاب مقدس هندسه یاد کرد. او حساب دیفرانسیل و انتگرال را نیز به شیوه خودآموزی یاد گرفت. شخص دیگر موثر در زندگی اینشتین ماکس تالمود از دوستان نزدیک خانوده او بود. او به اینشتین کتابهایی درباره علوم و بعداً درباره فلسفه برای خواندن می داد و بعد ساعتها با او درباره آنها به گفتگو می نشت. سرگرمی ذوقی اصلی اینشتین چه در روزهای دبیرستان و چه در سالهای آینده زندگی موسیقی بود. آلبرت با خودآموزی نوازندگی پیانو را یاد گرفت و تا پایان عمر به نواختن پیانو و ویولن ادامه داد.
کسب و کار برقی پدر اینشتین در سال 1894 به شکست انجامید و خانواده به شهر میلان ایتالیا نقل مکان کرد اما آلبرت برای اینکه دبیرستان را تمام کند در مونیخ نزد اقوام باقی ماند. او که در مدرسه اکنون از پیش نیز ناشادتر شده بود و غم دوری از خانواده هم داشت از کار مدرسه دل کنده و به آن بی اعتنا شد. نمرات امتحانی اش لطمه دید و کار او به آنجا کشید که یکی از معلمان از وی خواست دیگر از مدرسه برود. آلبرت این پیشنهاد را پذیرفت و بی آنکه والدینش را مطلع کند گیمنازیوم را بدون اخذ مدرک دیپلم ترک کرد. اینشتین چندی بعد شنید که مؤسسه پلی تکنیک زوریخ از داوطلبان دیپلم دبیرستان نمی خواهد و به جای آن از آنها یک امتحان ورودی می گیرد. وی برای دادن این امتحان در سال 1895 به زوریخ رفت و گرچه در امتحان مواد ریاضی و علوم نجومی از عهده برآمد، در کل موفق نشد پس از آن در سال 1896 بار دیگر در امتحان ورودی مؤسسه شرکت کرد و این بار برای گذرانیدن یک دوره چهارساله که وی را واجد شرایط شغل دبیری می کرد، پذیرفته شد. اینشتین در بهار سال 1900 دوره درسی خود را در پلی تکنیک زوریخ تمام کرد و در جستجوی یافتن کاری پرداخت. او درجه دانشگاهی خود را در رشته فیزیک و همزمان با سه دانشجوی دیگر که هر سه بلافاصله با سمت مدرس دستیار به استخدام خود دانشگاه درآمدند گرفت. اینشتین که مایل نبود از نظر مالی سربار خانواده باشد بویژه که خانواده درگیر مشکلات مالی نیز بود سرانجام توانست یک شغل معلمی پاره وقت گرچه موقتی پیدا کند. اینشتین سرانجام در ماه ژوئن سال 1902 با مساعدت مارسل گراسمن در اداره ثبت اختراعات سوئیس در برن کاری با عنوان کارشناس فنی درجه سه بدست آورد. با فرارسیدن سال 1905 سن او دیگر به بیست و شش سال رسید و در محیط کار خود اداره ثبت اختراعات شهر برن احترام زیادی کسب کرده بود. خلاقیت فکری او در آن ایام از هر زمان دیگری بیشتر بود. اینشتین در ماه مه سال 1905 کار تألیف مکالمه ای را به پایان آورد که هفده سال بعد جایزه نوبل را نصیب او می کرد. او در ژوئن آن سال نیز مقاله دیگری نوشت که به پاس آن به دریافت درجه دکترای دانشگاه زوریخ نائل آمد. اینشتین پس از چهار مقاله علمی دیگر در مجله علمی بسیار معتبر آنالن در فیزیک منتشر کرد که مقاله سوم آن نظریه نسبیت خاص دید انسان درباره جهان هستی را برای همیشه تغییر داد. او همه این توفیقات را با کار در تنهایی در اتاق پشتی آپارتمان کوچک خود در برن به دست آورد. نظریه نسبیت خاص را چنانچه بخواهیم برای یک دانشجوی فیزیک خلاصه کنیم به این صورت بیان می کنیم:
1- سرعت نور همواره ثابت است.
2- در حرکت با سرعت نور زمان متوقف می شود.
3- در حرکت با سرعت نور، جرم متحرک بینهایت می شود. E=mc2
باید گفت نظریه نسبیت خاص مدعی نسبی بودن همه چیز نیست و فقط می گوید که چیزهایی مانند زمان و مکان (فضا) که از نظر دنیا مطلق بودند، نسبی هستند و چیزی مانند سرعت نور که نسبی انگاشته می شد، مطلق است.
بنا به اظهارات اینشتین نسبیت سبب می شود که حوادث برای یک ناظر در مقایسه با ناظری دیگر کندتر پیش بروند و این شامل وقایع مربوط به زندگی مانند فرآیند پیری نیز می شود.
اینشتین به مقاله سال 1905 خود گونه ای پانوشت ریاضی نیز افزود. وی در آنجا وجود رابطه ای بین انرژی و جرم را به اثبات رسانید. به موجب فرمولی که وی برای کمی کردن آن رابطه به دست داد محتوای انرژی (e) مقدار ماده ای به جرم m برابر با حاصلضرب مقدار جرم در مجذور سرعت نور (c) است. این فرمول را عموماً به صورت e=mc2 می نویسند. مقاله سال 1905 اینشتین امروزه نه تنها به صورت یک نظریه بلکه به مثابه بیانی از واقعی بودن نسبیت نیز پذیرفته اند. اهمیت نظریه نسبیت خاص برای علم به اندازه اهمیت وجود اتم برای آن بنیادی است. پس از نظریه نسبیت خاص، فرضیه نسبیت عام را پیشنهاد داد. چکیده آنچه اینشتین در نظریه نسبیت عام خویش نشان داه است چنین است:
1- جرم لختی (اینرسی) دو کلمه مختلف برای چیز واحدی است (اصل هم ارزی)
2- در اندیشه پیرامون فضا باید چهار بعد را در نظر گرفت: طول، عرض، ارتفاع و زمان. زمان بعد چهارم است و هر حادثه که در کیهان رخ دهد در یک جهان چهار بعدی فضا- زمان است که روی می دهد.
3- فضا- زمان به سبب اجرام بزرگی مانند خورشید خمیده یا تورفته است. میزان این تورفتگی میزان قوت یا شدت میدان جاذبه ثقلی (گرانی) است. سیاره ای مانند زمین که به گرد خورشید در حرکت است مسیرش از آن رو بیضی شکل نیست که خورشید آن را به خود می کشد، بلکه از آن رو است که میدان (تورفتگی که در فضا به سبب حضور جرم خورشید به وجود آمده است) به گونه ای است که کوتاهترین مسیر ممکنی که سیاره می تواند در فضا- زمان در پیش بگیرد یک بیضی است. براساس دو فرضیه نسبیت خاص و عام انیشتین اندازه های یک جسم متحرک در سمت حرکت با سرعت نور به صفر تمایل پیدا می کند و زمان متوقف می شود. به این دلیل سرعت نور (000/ 300 کیلومتر بر ثانیه) بالاترین سرعت ممکن تمام سرعتهاست. انیشتین علاوه بر آن در کنار مسائل زیادی که مطرح کرده است ادعا می کند که کائنات پایان ناپذیر نیست بلکه فضایی در خود بسته و پایان پذیر است. انیشتین علاوه بر چاپ و نشر نظریه نسبیت عام دو مقاله دیگر در سال 1917 انتشار داد. یکی از این دو مقاله به برانگیزی الکترونها به تابش نور می پرداخت که مفهومی بود که سرانجام اساس کار لیزر رها شد و دیگری به ساختار کیهان می پرداخت که امروز آن را عموماً اساس دانش کیهان شناسی جدید می دانند. این تلاشهای فکری زیاد در مدتی به آن کوتاهی سرانجام لطمه خود را زد و او نیز مانند (نیوتن و ماکسول) در اثر آن کارهای فکری دشوار دچار ناراحتی عصبی شد وضع جسمی او نیز به هم خورده بود. او حتی در مدتی که ضعف جسمی داشت به گونه چشمگیری مولد و خلاق بود از جمله فرضیه های بعدی او توضیح و بیان ریاضیاتی قوانین نیروی گرانش و الکترومغناطیس می باشند. در سالهای پایانی زندگی دیگر تندرستی او رو به زوال بود به طوریکه دیگر نه ویولن می توانست بنوازد و نه توان انداختن زورق بادبانی خود را به آب داشت. اینشتین در تاریخ 19 آوریل سال 1955 در سن 76 سالگی در حالی که در خواب بود در بیمارستان پرینستون درگذشت اینشتین چیزی بیش از یک دانشمند، یک فیلسوف و یک سیاستمدار بود. او مدتهای طولانی در خاطره کسانی که او را می شناختند زنده خواهد ماند. فردی متعهد و فروتن که نبوغ علمی او شناخت و آگاهیهای جدیدی را از اسرار عالم برای تمام جهانیان به ارمغان آورد و در تاریخ بشر او به عنوان یکی از بزرگترین متفکران که در زمین وجود داشته و زندگی کرده است، به شمار می آید