رسول جعفریان
چند نفر از شاگردان جوان مهندس بازرگان که برخی در دانشگاه و برخی در بیرون در نهضت آزادی شاگردی وی را می کردند و در نهضت مقاومت ملی و نهضت آزادی تجریه سیاسی مختصری اندوخته بودند ، در سال 1344 ه . ش. سازمان مجاهدین خلق را پایه گذاری کردند .
جزوه تحقیقاتی
چند نفر از شاگردان جوان مهندس بازرگان ، عمدتاً دانشجو که در دهه سی در نهضت مقاومت ملی و سپس در نهضت آزادی تجربه سیاسی اندوخته بودند در سال 1344 سازمان مجاهدین خلق (1) را پایه گذاری کردند ، محمد حنیف نژاد (2) و سعید محسن (3) و حسن نیک بین معروف به عبدی (4) هسته اولیه سازمان مجاهدین را تشکیل دادند .
ادامه مطلب ...امتحانات دبیرستان یادتان هست. بعد از امتحان، بچهها دور هم جمع میشدند. در این جمع، آنهائی که از لحاظ درسی قویتر بودند به سؤالها پاسخ میدادند و بقیه بهره میبردند. و آن پاسخها را با جوابهای خود مقایسه میکردند. البته عدهای از دانشآموزان که فقط شب امتحان تا صبح بیدار بودند و ا جان در بدن داشتند درس خوانده بودند، از این جمع فاصله میگرفتند و به دور از این هیاهوها، گوشهای مینشسند و ۲۵/۰ و ۵/۰ نمرهها را جمع میکردند بلکه بتوانند نمره قبولی بگیرند. عدهای دیگر هم گوئی در این عالم نبودند و درس و امتحان برایشان اهمیتی نداشت. با بیتفاوتی نسبت به همه کس و همه چیز از مدرسه بیرون میرفتند تا به کارهای دیگری که از نظر آنها اهمیت بیشتری داشت برسند.
اما کنکور! انگار امتحانی فراتر از امتحانات است که هر فرد در زندگیاش تجربه میکند! بعد از آزمون کسی را پیدا نمیکنی که نسبت به آزمون و نتیجه آن بیتفاوت باشد. هر کسی به دنبال یافتن کلید سؤالات است تا بتواند نتیجه زحمات خود را محاسبه کند. تمام کنکوریها روزشماری میکنند تا زمان اعلام نتیجه فرا برسد و نتیجه زحمات یک ساله خود را ببینند.
به هر حال، آزمون سراسری در کمال صحت و دقت برگزار شد و داوطلبان یک مرحله مهم را پشت سر گذاشتند. اما کنکوریها بعد از آزمون به سه دسته تقسیم میشوند:
گروه اول: افرادی هستند که یقین دارند پذیرفته میشوند، این گروه داوطلبانی هستند که طبق یک برنامهریزی دقیق و حسابشده مطالعه کرده و با آمادگی بالا در آزمون شرکت کردهاند و صددرصد به عملکرد خود ایمان دارند البته تعداد این افراد خیلی زیاد نیست.
گروه دوم: افرادی را دربردارد که دچار تردید هستند یعنی نه میتوانند بگویند حتماً قبول میشوند و نه میتوانند بگویند حتماً مردود میشوند و در این وادی سرگشتگی دست و پا میزنند.
گروه سوم: افرادی هستند که یقین دارند در این آزمون موفق نمیشوند. این افراد برای شرکت در آزمون به مطالعه در چند هفته آخر بسنده کرده و از همان ابتدا بهصورت آزمایشی در این امتحان شرکت کردهاند و چندان به دنبال کسب نتیجه نیستند.
اما آنچه که بسیار حائزاهمیت است و گروه اول و دوم باید به آن توجه کند مسئله ”انتخاب رشته“ است. حتماً میپرسید چرا؟
به دو دلیل که برایتان مطرح میکنیم:
* اول: آن عده که یقین دارند قبول میشوند باید بعد از چند روز استراحت و رفع خستگی ناشی از آزمون، کمکم به فکر انتخاب رشته و دانشگاه موردنظر خود باشند. چون ”انتخاب رشته، انتخاب آینده است“. یعنی انتخاب رشته در تمام مراحل زندگی یک فرد مؤثر است. حتی زندگی شخصی، خانوادگی، همسر و فرزندان و آینده فرد و … هر کدام میتواند از انتخاب رشته او متأثر باشد. با توجه به اینکه زمان توزیع کارنامه اولیه انتخاب رشته، اوایل نیمه دوم مرداد ماه است آنهائی که اطمینان به قبولی دارند باید از همین حالا رشته موردعلاقه و دانشگاه موردنظر خود را با دقت مورد تحقیق و بررسی قرار دهند تا بتوانند با دید باز انتخاب رشته کنند.
* دوم: آنهائی که شک دارند قبول میشوند باید دقیقاً همانند گروه نخست بنا را بر قبولی بگذارند و به فکر انتخاب رشته باشند. چون اگر این گروه بنا را بر قبول نشدن بگذارند و در زمان توزیع کارنامه، مجاز به انتخاب رشته باشند، در واقع خیلی از فرصتها را از دست دادهاند و با یک انتخاب سرسری و به دور از آگاهی، دچار دردسرهای بعید، نظیر تغییر رشته و مشکلات ناشی از آن خواهد شد. (که در پایان همین مقاله نکاتی را در مورد انتخاب رشته خواهیم گفت).
اما گروه سوم که مطمئن هستند پذیرفته نمیشوند چه باید بکنند؟ این گروه باید با خودشان رو راست بااشند و تکالیف خود را روشن کنند.
انتخاب رشته، انتخاب آینده است یعنی انتخاب رشته در تمام مراحل زندگی یک فرد مؤثر است. حتی زندگی شخصی، خانوادگی، همسر و فرزندان و آینده فرد و … هرکدام میتواند از انتخاب رشته او متأثر باشد.
آنها امسال به هر دلیلی بدون آمادگی در آزمون شرکت کردهاند و اگر نتیجه هم نگیرند، حداقل تجربه کسب کردهاند و با توجه به تجارب حاصل شده میبایست تصمیم بگیرند آیا میخواهند وارد دانشگاه بشوند یا خیر؟
این افراد در صورتیکه پاسخشان به این سؤال مثبت بود باید به فکر یک برنامهریزی حساب شده باشند و خود را برای آزمون ۸۶ آماده کنند. اما اگر هدفشان راهیابی به دانشگاه نیست، بهر است راههای درست دیگری را برای رسیدن به اهدافشان برگزینند، ما هم برایشان آرزوی موفقیت و سربلندی میکنیم و یادآور میشویم که بسیاری از بزرگان، علیرغم اینکه تحصیلات دانشگاهی نداشتهاند، اما با همت و شکیبائی به اهداف عالیه دست یافتهاند، اما آنچه که باید مورد توجه داوطلبان و خانوادههای آنها قرار گیرد این است که: آزمون پایان یافته است و نگرانی و اضطراب شما هیچ تأثیری در نتیجه آن نخواهد داشت. بنابراین به واسطه انتظار کشیدن برای نتیجه کنکور، زندگی را به خود سخت نگیرید. سعی کنید تنها نمائید بلکه بهکارهای عقبمانده معاشرت با افراد خانواده، گردش، ورزش و تفریح بپردازید. این را بپذیرید که خوب زندگی کردن و خوشبخت بودن حتماً در گرو قبولی و ورود به دانشگاه نیست. ضمن اینکه کنکور یک آزمون علمی است و در علم، ملاک برد و باخت نیست. بلکه آنچه ملاک است رقابت صحیح علمی و دستیابی به نتیجه است. نتیجه چه قبولی باشد یا قبول نشدن هر دو ارزشمند است، زیرا الگوی راهیابی به دانشگاه و دومی کولهباری از تجربه را به دنبال دارد که اگر با دقت و وسواس از این تجارب استفاده شود انشاءا… در آزمون بعدی به ثمر مینشیند.
در مرحله اول انتشار اسامی قبولشدگان که تقریباً دو برابر ظرفیت دانشگاهها میباشد، به داوطلبان اجازه انتخاب ۱۰۰ رشته / شهر داده میشود.
که توصیه میکنیم داوطلبان از همین امروز در مورد جمعآوری اطلاعات درباره رشته هاو دانشگاه ها از پذیرفتهشدگان سالهای قبل یا اساتید دانشگاهی متخصص اقدام نمایند.
داوطلبان ابتدا و براساس نمرات دریافتی در کارنامه خودبایستی دقت کنند که در کدام یک از زیرگروههای اشاره شده در کارنامه نمره بیشتری دریافت کردهاند که موضوع استعدادسنجی خودشان را باید براساس همین معیار بسنجند سپس براساس علاقه از بین رشتههای موجود در دفترچههای مربوطه حدود ۱۵۰ رشته / شهر را انتخاب کرده و سپس براساس امکانات موجودشان از بین این تعداد ۱۰۰ رشته را انتخاب نموده و آنها را به ترتیب علاقهشان و همچنین اهمیت آن اولویتبندی نمایند.
به داوطلبان عزیز توصیه میشود (بهخصوص گروه اول و گروه دوم که توضیحات آن در ابتدای همین مطلب آمده است). در مورد انتخاب رشته خودشان همراه والدین عزیزشان و همچنین کسانیکه صاحبنظر هستند (اساتید دانشگاهی با قبولشدگان سالهای گذشته) مشورت نمایند و از انتخاب رشتههائی که توسط مؤسسات مجاز ارائه میگردد فقط بهعنوان راهنمائی استفاده کنند.
و همانطوری که اشاره شده فقط به سه عامل علاقه، استعداد و امکاناتشان توجه ویژهای داشته باشند.
منبع: مجله کاوش-Leitnerbox.ir
نقش زمان
پیش از این توضیح دادیم که آرامش، خواب و استراحت کافی به خصوص در شب، چقدر در پرورش تواناییهای ذهنی و تمرکز حواس و حافظه شما مؤثر است.
در هیچ شرایطی، نیمه شب مطالعه نکنید. با این توجیهات که: “من به مطالعه شبانه عادت دارم”، “سکوت منزل شب هنگام بیشتر است” و . . . خود را متقاعد نکنید که شب مطالعه کنید. چرا که شارژ عصبی و مغناطیسی بدن، شب هنگام انجام می گیرد و شما با بی خوابی در شب، خود را از این شارژ عصبی مغز محروم می کنید. بنابراین: هرچقدر هم که به مطالعه نیمه شب عادت دارید، از این پس دیگر نیمه های شب مطالعه نکنید. خودتان را عادت دهید که روز یا اول شب مطالعه کنید.
ضمن آن که توجه داشته باشید در هنگام خواب یا استراحت عمیق شب آن که را که در طول روز خوانده اید، پردازش ذهنی می شود و در مغز، عمل جایگزینی صورت می گیرد.
شما به هیچ وجه در هنگام خواب، وقت تلف نمی کنید بلکه ذهن شما ناخودآگاه به تثبیت آموخته های روز می پردازد.
همین طور مطالعه بلافاصله بعد از غذا خوردن، خود باعث عدم تمرکز می شود. مغز شما برای فعالیتهای ذهنی بیش از همه به اکسیژن نیاز دارد و این اکسیژن را از خون می گیرد و جریان خون شما پس از غذا خوردن تا حدود یک ساعت و نیم بیشتر متوجه اندامهای گوارشی است تا مغز. به همین علت است که شما پس از غذا خوردن بیشتر تمایل دارید که استراحت کنید تا این که فعالیتهای فکری انجام دهید. دست کم تا یک ساعت بعد از صرف غذا از مطالعه کردن اجتناب کنید.
مسأله مهم دیگر در زمان مطالعه، مطالعه مرتب در زمانهای خاص است. ضمن آن که شما از فرصتهای خود برای مطالعه بیشترین استفاده را می کنید، خودتان را به مطالعه در ساعتهای خاص هم شرطی کنید.
مثلاً صبحها به محض بیدار شدن، بعدازظهرها در ساعتی مشخص و یا ساعات اولیه شب. زمان خاصی را برای مطالعه در نظر بگیرید. ذهن شما می تواند پس از مطالعه مدام در یک ساعت خاص از شبانه روز بعد از مدتی خود به خود در آن ساعت ویژه، جذب و فراگیری پیدا کند.
پس توصیه زمانی ما به شما:
۱. در فاصله زمانی ساعت ۱۱:۳۰ شب تا ۵ صبح مطلقاً مطالعه نکنید و حتماً در این ساعات بخوابید.
۲. تا دست کم یک ساعت پس از صرف غذا مطالعه نکنید.
۳. خود را به مطالعه در زمانهای خاص و مناسب شرطی کنید.
نقش حالتها در تمرکز حواس
برای هر رفتاری از لحاظ ذهنی و جسمی باید حالتهای خاص داشته باشید که با رفتارتان هماهنگ باشد. روان شناسی حالتها و رفتارها این موضوع را به تفصیل شرح می دهد.
اگر می خواهید بجنگید، ابتدا باید حالت جنگیدن را به خود بگیرید. اگر می خواهید شاد باشید، ابتدا باید حالت شاد بودن را به خود بگیرید. اگر می خواهید انسانی مصمم و با اعتماد به نفس باشید، باید حالتهای اعتماد به نفس را در خود ایجاد کنید. حالتها و رفتارها از همدیگر به وجود می آیند. یعنی همان طور که وقتی شما شاد باشید ناخودآگاه حالتهای شاد بودن در شما پدیدار می شود، اگر هم حالتهای شادی را در خود ایجاد کنید یعنی به خودتان بگویید، ناخودآگاه احساس شادمانی به شما دست خواهد داد. برای مطالعه نیز شما باید حالت جذب و یادگیری داشته باشید. با حالت خمیده و خواب آلوده انتظار تمرکز و دقت فراوان از خود نداشته باشید. در وضعیتهایی که برای مطالعه کردن مناسب نیست تمرکز حواس پیدا کردن دشوار و انتظار آن کاملاً غیر معقول است.
هنگام هیجانهای عصبی، ترس، خشم، اضطراب و کینه و ناراحتی نمی توان انتظار داشت که تمرکز بالایی داشته باشیم. چون در این حالتها ذهن ما پیشاپیش متوجه و متمرکز برآن مسأله است که این هیجانها را در ما ایجاد کرده است. همین طور در حالت شور و شوق و اشتیاق فراوان هم نمی توانید تمرکز حواس داشته باشید و علت همان است. بچه هایی که زنگ تفریح در حیاط مدرسه به بازیهای مهیج می پردازند و با همان شور و هیجان به کلاس درس می آیند، گاهی تا نیم ساعت بعد از حضور در کلاس به حالت مناسب خود برای فراگیری دست نمی یابند و در این مدت توجه و تمرکزشان هنوز به هیجان حیاط مدرسه معطوف است.
در حالت خستگی و بی خوابی هم نمی توانید تمرکز حواس داشته باشید. این حالتها همه با حالت تمرکز حواس برای مطالعه، منافات دارند. بنابراین شما باید ابتدا مسایل خود را تا حدی حل کنید، استراحت کنید، آرام شوید و پس از ایجاد حالت یادگیری، مطالعه را شروع کنید.
انتظار بیجا از خود نداشته باشید. مسلم است که با حالتهای منفی مانند خستگی، گرسنگی، بی خوابی و هیجان فراوان نمی توانید تمرکزی عالی داشته باشید و این عدم تمرکز کاملاً طبیعی است.
بعضیها پس از یک ورزش سنگین، با همان خستگی و بدن عرق کرده، شروع می کنند به کتاب خواندن و مطالعه و انتظار دارند که با این هیجان تمرکز حواس هم داشته باشند و چون چنین چیزی امکان پذیر نیست، می گویند: حافظه ام ضعیف است. حواسم پرت است و . . .
باز هم تأکید می کنیم ابتدا وضعیت جسمی و روحی خود را متعادل کنید و سپس شروع به مطالعه کنید.
اولویت بالاتر، مانع تمرکز
گفتیم عوامل حواس پرتی خود را که در هنگام مطالعه به ذهنتان خطور می کنند در جایی یادداشت کنید که بلافاصله پس از مطالعه به آنها بپردازید. اما گاهی اوقات یک موضوع مهم، ضروری و بسیار “دراولویت” به ذهنتان خطور می کند که حتی با نوشتن آن وسواس ذهنی کاهش پیدا نمی کند. در چنین مواردی، ما توصیه می کنیم به جای آن که کاهش پیدا نمی کند. در چنین مواردی، ما توصیه می کنیم به جای آن که تقلا کنید که با همان وضعیت بد درس بخوانید، به انجام همان کار با اولویت بالا بپردازید. چون مطالعه با آن وضعیت بد، هم اضطراب شما را به دنبال دارد و هم بازده فکری شما را کاهش می دهد.
اضطراب
یکی از عمده ترین مسائلی که باعث اضطراب می شود، انباشته کردن دروس در شب امتحان است. مسلماً وقتی شما در طول سال تحصیلی مطالعه نمی کنید و همه را برای شب امتحان انبار می کنید، با یک ضرب الاجل و فشار عصبی و اضطرابی مواجه می شوید که بیش از هر عامل دیگری، میزان تمرکز فکری و یادگیری شما را کاهش می دهد.
متخصصان مطالعه و یادگیری به شدت اعتقاد دارند که مهمترین عامل تخریب حافظه و عدم دستیابی به یک تمرکز عالی، اضطراب است. برنامه ریزی درسی، مطالعه در طول سال تحصیلی و استفاده بهتر از زمان و البته آسودگی شب امتحان از تمام اضطرابهای کاذب جلوگیری می کند.
تصویر ذهنی مثبت
اضطراب، بسیاری از اوقات هم از تصور نگران کننده شخص درباره خودش نشأت می گیرد. یعنی با این که شما درس خود را می خوانید و اهل مطالعه هستید، مدام تصور نگران کننده ای از خودتان در ذهن دارید که بازده فعالیت ذهنی شما را کاهش می دهد و به حافظه و تمرکز شما لطمه وارد می کند.
بهترین و آسان ترین شیوه برای مقابله با این اضطراب کاذب انجام تمرینات تلقین تجسمی است که بی جهت ساده گرفته می شود. صبحها پس از بیدار شدن، ظهرها پس از یک آرامش چند دقیقه ای و قبل از صرف ناهار و به ویژه شبها قبل از خواب به آسودگی دراز بکشید، بدن را شل کنید. چند نفس عمیق بکشید و با صدای بلند یا در ذهن خود چندین بار این جملات را تکرار کنید:
“من با تمرینات عالی ام، تمرکزم روز به روز بیشتر می شود”
“من سرشار از قدرت تمرکز فوق العاده ای برخور دارم”
“من سرشار از آرامشم و در این آرامش، تمرکز جاری است”
“حافظه ام بسیار عالی است و روزبروز بهتر می شود”
“در کلیه امتحاناتم موفق هستم و هم اکنون نمرات عالی ام را می بینم”
در لحظاتی که این جملات را می گویید و چند بار تکرار می کنید، خود را در ذهن خود ببینید. خود را در جلسه امتحان ببینید که در نهایت آرامش نشسته اید. برگه امتحان در دست شماست. همه جوابها را می دانید و به همه سؤالات با آرامش کامل و شادی فراوان جواب می دهید.
این تصویر را شبها خصوصاً قبل از خواب، به وضوح در ذهن خود ببینید و از آن به شوق آیید. بعد از مدتی که تلقین و بیان عبارتهای تأکیدی بالا را صبح و ظهر و شب انجام دادید و به خصوص تصویر ذهنی مثبت خود را هر شب مجسم کردید، هم اعتماد به نفس و روحیه تان عالی می شود و هم میزان تمرکز، حافظه و یادگیری تان بهبود می یابد.
یک هشدار مهم
تمام تمرینهای گفته شده تا الآن فقط در صورتی پاسخ مثبت می دهند و از آنها نتیجه مطلوب حاصل می شود که به هیچ عنوان منفی حرف نزنید. وقتی شما درباره خودتان با عبارات منفی حرف می زنید، همه چیز را خراب می کنید. هرگز نگویید حافظه ام خراب است. اصلاً هیچ چیز نمی فهمم. تمرکزم افتضاح است و..
باز هم تأکید می کنیم که با عبارات منفی به خود تلقین منفی نکردن اهمیت بسیار بیشتری از تلقین مثبت دارد، یعنی اگر از یک طرف تلقینات مثبت را به خود القا کنید و از طرف دیگر در طول روز این حرفهای منفی را درباره خودتان بزنید، عملاً تلقینات مثبت خود را بی نتیجه و بی اثر ساخته اید. پس به هیچ عنوان حرف منفی نزنید و تمرینات تلقین مثبت را هم انجام دهید تا از تمرکز عالی برخوردار گردید.
منبع:قLeitnerbox.i
اغلب فلاسفه بزرگ در دستگاههای فکریشان استنتاجات حیرتآوری دارند که هر کس با خواندن آنها چارهای جز اعتراف به نبوغ این فلاسفه نخواهد داشت. اما در رابطه با پیش فرضهایی که برای این استنتاجات لازم است، بیشتر آنها دست به کاری میزنند که به آن «تحصیل حاصل» میگویند. هر یک از فلاسفه برای این کار تکنیک خاص خود را دارند. در متن زیر تلاش شده تا این تکنیکهای منحصر به فرد (البته با کمی اغراق) بازسازی شود. به سادگی میتوان جملاتی مشابه آنچه در این متن به هر فیلسوف نسبت داده شده را در آثار مهم آنها یافت و مهمتر آنکه به وضوح میتوان دید که طنز چه ابزار دقیق و جذابی برای نقد فلسفی است و ما تا امروز از آن غافل بودهایم.
دیویدسن
بیایید خیلی جسورانه این حدس برجسته را بزنیم که : P .
والاس
دیویدسن خیلی جسورانه این حدس برجسته را زد که : P .
گرونباوم
چنانکه پیش از این بارها و بارها در آثارم متذکر شدهام : P .
پاتنم
از آنجا که بعضی فلاسفه q را پذیرفتهاند، بر این اساس بحث کردهاند که p ~ (چنین نیست که p). خود اینکه همه سفسطههای «بحث» این فلاسفه را بشماریم تمرین جالبی است (خیلی خفن است! نه؟) بنابراین: p .
راولز
خیلی عالی میشد اگر میتوانستیم p را از فرضهای بدیهی با روش قیاس منطقی اثبات کنیم. متأسفانه بنده بلد نیستم چنین قیاسی ارائه دهم، بنابراین ناچارم که محتوای بحث را به ملاحظات شهودی زیر که در اختیار داریم بسپارم [و آن ملاحظات از این قرارند که] : p
آنگر
فرض کنید که p ~ درست باشد. آنگاه از این فرض میتوان نتیجه گرفت که فردی وجود دارد که میداند که q . ولی به نظر من هیچ کس به هیچوجه هیچ چیز نمیداند. بنابراین : p .
(آنگر معتقد است که هر چقدر این بحث را با صدای بلندتر طرح کنید، به همان اندازه اثربخشتر و قانعکنندهتر خواهد بود).
کاتز
بنده هفده مبحث طرح کردهام که در همه آنها ادعا شده است که p درست است. ولی بیش از چهار مبحث ندیدهام که در آن ها ادعا شده باشد p ~ درست است، بنابراین :p
لوئیس
بیشتر مردم p ~ را بدیهی میدانند و وقتی که من به آنها میگویم که p، به اینجانب به گونهای آمیخته با شک و ناباوری برّ و برّ مینگرند. اما این واقعیت که p ~ برای آنها بدیهی است که نشد اثبات p ~. من هم که نمیدانم چطور میتوان یک نگاه خیره آمیخته با شک و ناباوری را به روش منطقی ابطال کرد. بنابراین : p .
فودور
بحث من پیرامون p بر پایه سه پیش فرض استوار است:
1- q
2- r
و
3- q
عبارت p از این سه پیش فرض به صورت منطقی قابل استنتاج است. ممکن است به نظر بعضیها پیش فرض سوم کمی مناقشهبرانگیز باشد، اما بر همگان واضح و مبرهن است که اگر به جای پیشفرض سوم هر پیشفرض موجه دیگری را هم در نظر بگیریم، استنتاج منطقی دقیقاً به همین شکل پیش خواهد رفت و باز همین نتیجه به دست خواهد آمد.
سلارز
معالأسف محدودیت فضا مانع از آن شد که همه زوایا و نکات مطلب را در اینجا به دقت بررسی کنیم، اما تنها بخشهایی از استدلال [که اثبات می کند که p] در هر یک از مقالاتی که عنوانشان ضمیمه کتابشناسی شده، آمده است.
اِرمان
راهحلهایی برای معادلات میدانی نسبیت عام وجود دارد که طبق آنها فضا ـ زمان دارای ساختار چهار بعدی بطری کلین است و ماده در آنها جایی ندارد. در تمام ساختارهای فضا ـ زمان از این دست عبارت p ~ کاذب است. بنابراین : p .
گودمن
زابلودووسکی (Zabludowski) با مثالهای نقضی که طرح کرده تلویحاً گفته که قضیه من مبنی بر p غلط است. اما خود این «به اصطلاح مثال نقض»ها به وضوح از دل تفسیر نامطلوب قضیه p من سر بر آوردهاند. چون من تصمیم گرفتهام که قضیهام هیچ مثال نقضی نداشته باشد، بنابراین : p .
سول کریپکی
پیرامون طرحوارهای1 از یک اثبات برای p
بعضی از فلاسفه این بحث را طرح کردهاند که p ~ . اما به نظرم هیچ یک از آنها بحثی قانع کننده علیه این دیدگاه شهودی که چنین نیست، طرح نکردهاند. بنابراین : p .
روتلی و مییر
اگر ( q & ~q ) [ q و نقیض q ] درست باشد آنگاه مدلی برای p وجود دارد. بنابراین : p .
پلانتینگا
قضیهای در مدل تئوری هست که میگوید p → p [اگر p، آنگاه p]. مطمئناً احتمال آن هست که p باید درست باشد. بنابراین : p . اما قضیهای در مدل تئوری هست که میگوید p → p [اگر p، آن گاه p]. بنابراین: p .
چیشولم p- بودگی، خودبین است. بنابراین : p .
مورگن بسر
اگر p درست نباشد چه؟ ها؟ q؟ شاید؟!
پینوشت:
(1) این پیرامون ـ البته با اصرار ویراستار ـ از روی نوار پیاده شده یکی از سخنرانیهایم و خیلی با عجله تهیه شده است. از آن جا که حتی فرصت بازبینی اولین پیشنویس پیش از انتشار به من داده نشد، مسئولیت هیچ یک از کاستیهای بحث (در نسخه چاپی) را نمیتوانم بر عهده گیرم و تمام ارجاعات بیاساس و مخدوش که به دلیل تایپ معیوب سخنرانیم در نسخه چاپی وجود دارد، بر عهده ویراستار محترم است. نیز حالا که نگاه میکنم میبینم این بحث به نظرم مشکلاتی دارد که در هنگام ارائه آن از آن ها بیخبر بودم و البته نمیتوانم هیچ یک از آنها را در این جا مطرح کنم، اما همینقدر بدانید که هیچ یک از این مسائل و مشکلات به هیچ وجه به هیچ یک از نقدهایی که در آثار [منطقی] آمده است (و آنهایی که من در این بروشور دیدهام) هیچ ربطی ندارد. تمام این نقدها حاصل بد تعبیر کردن بحث من هستند. باز در همینجا باید اشاره کنم که ممکن است به نظر آید در تقریری که از این بحث ارائه دادم، قانون نفی مضاعف ـ که برای شهودگرایان پذیرفتنی نیست ـ را پیشفرض گرفتهام. اما میتوان این بحث را خیلی ساده با یک صورتبندی جدید طوری بازنویسی کرد که از تمام این دست قواعد استنتاج بری باشد. امیدوارم که در آینده در رابطه با این موضوعات در یک تکنگاری مهیب توضیحات بیشتری عرضه کنم.
مترجم: علیرضا نجمی
منبع: www.epistemelinks.com
افکار از چنان قدرتی برخوردارند که میتوانند سازنده یا ویرانگر باشند، بنابراین باید به خود و فرزندانمان بیاموزیم که افکارمان را هوشمندانه کنترل کنیم تا در زندگی به موفقیتها و کامیابیهای بزرگی دست یابیم:
۱- نسبت به خودمان احساس خوبی داشته باشیم و خود را خوب، توانا و با ارزش بدانیم.
۲- لیستی از صفات مثبت خود تهیه کنیم و راههای تقویت آنها را بیابیم و تجربه کنیم.
۳- لیستی از افکار منفی خود در طی روز تهیه و سعی کنیم برای هر فکر منفی یک فکر مثبت معادل بیابیم تا به کمک آن بتوانیم با افکار منفی مقابله کنیم.
۴- سعی کنیم در گفتار و برخوردهای روزانه از کلمات و جملات مثبت استفاده کنیم، مثلاً در ملاقات با دیگران بجای استفاده از کلمه «خسته نباشید» که دارای بار منفی و القای حس خستگی است، بگوییم «خدا قوت»، «شاد باشید» و یا «پر انرژی باشید»
۵- افکار خود را متوجه خوبیها و جنبههای مثبت زندگی کنیم تا به مرور مثبتنگر شویم.
۶- با خوشبینی سعی کنیم، دستوراتی به ذهن خود بدهیم که اندیشههای جدید مثبت شکل گیرند.
۷- هر روز صبح که از خواب بر میخیزیم با نگاه کردن به منظره ی یک تابلوی نقاشی زیبا و یا اسماءالله روز خود را با نشاط و خوشبینی آغاز کنیم.
۸- از افراد منفینگر یا موقعیتهایی که باعث ایجاد افکار ناخوشایند و منفی میشوند دوری و یا سعی کنیم کمتر با آنها برخورد داشته باشیم.
۹- به مشکلات به عنوان محکی برای ارزیابی تواناییهای خود نگاه کنیم و هرگز نتیجه ی بدی را پیشبینی نکنیم، زیرا مشکلات فقط به اندازهای مهم هستند که ما آنها را مهم میپنداریم.
۱۰- به لحظات و خاطرات زیبا و دوست داشتنی گذشته ی خود فکرکرده و سعی کنیم آنها را تکرار نماییم.
۱۱- از تردید و دودلی دوری کرده و کارها را با جدیّت دنبال کنیم.
۱۲- به ندای منفی درونی خود و تلقینهای مخرب و نگران کنندهی دیگران بیتوجه باشیم و سعی کنیم عکس آنها را انجام دهیم.
۱۳- به قدرت بیکران خداوند ایمان داشته باشیم و با خود تکرار کنیم که من لیاقت بهترینها را دارم و با لطف خدای بزرگ به آنها خواهم رسید.
۱۴- از میان اهداف خود هدفی را انتخاب کنیم که امید بیشتری به موفقیت آن داریم و در تلاش برای تحقق آن، به فکر تأیید یا تکذیب دیگران نباشیم.
۱۵- در توصیف احوال و زندگی خود از کلمات مثبت استفاده کنیم.
۱۶- در تعریف از افراد خانواده یا دوستان از کلمات مثبت و روحیه بخش استفاده کنیم (فلانی شخص بسیار شریف و بزرگواری است.)
۱۷- از چشم و همچشمی و حسادت که باعث ایجاد افکار منفی میشود دوری و سعی کنیم روش زندگی خود را خودمان انتخاب کنیم.
۱۸- هرگز شعار خواستن، توانستن است را فراموش نکنیم و بدانیم که در سایه ی سعی و تلاش به آنچه بخواهیم میرسیم.
۱۹- قدر لحظات زندگی را بدانیم و از آنها به خوبی استفاده کنیم، زیرا هرگز تکرار نخواهد شد.
۲۰- برای تغییر اوضاع و شرایط نامساعد اقدام کنیم و مطمئن باشیم که میتوانیم آنها را از بین ببریم.
۲۱- از خود انتظار بیش از حد نداشته باشیم و خود را همه فن حریف ندانیم، به عبارت دیگر از کمال گرایی مطلق که باعث اضطراب و احساس عجز و ناتوانی میشود خودداری کنیم.
۲۲- خود را از قید و بندهای آزاردهنده رها ساخته و ساده زندگی کنیم تا فکر و خیال آسودهای داشته باشیم.
۲۳- از انزوا و گوشهگیری که باعث ایجاد افکار منفی میشود دوری کرده و اوقات خود را در جمع خانواده، فامیل و دوستان سپری کنیم.
۲۴- هر وقت احساس کردیم که افکار منفی سراغمان آمده است، وضعیت خود را تغییر دهیم و به کاری سرگرم شویم.
۲۵- ممکن است هنگام خواب در رختخواب افکار منفی به سراغمان بیاید، تا خسته نشدهایم به رختخواب نرویم.
۲۶- هرگز به هیچ وجه خود را بدبخت، ناتوان و درمانده احساس نکنیم.
۲۷- اعتماد به نفس خود را در هر شرایطی حفظ کنیم و هرگز به دیگران اجازه ندهیم که آن را متزلزل کنند. باید متوجه باشیم که اعتماد به نفس کلید خلق تفکر مثبت است.
۲۸- خندیدن را فراموش نکنیم. خندیدن باعث میشود تا افکار ناراحت کننده و منفی جای خود را به افکار مثبت و شاد بدهن
اجرای راهکارهای تقویت مثبت هیچ هزینهای ندارند و به سن و سال افراد نیز مربوط نمیشوند.
فقط باید این شعار را فراموش نکنیم:
اگر افکارمان را کنترل کنیم، زندگیمان متحول میشود
منبع: charismaco.com
استرس، فشاری است که در اثر تغییرات ایجاد شده در محیط به بدن تحمیل می شود. بعضی از استرس ها مفید هستند اما وقتی از کنترل خارج شوند، بدن به طرق مختلف از آنها رنج می برد.
استرس تحمیل شده، انرژی بدنی و ذهنی را تحت تأثیر قرار می دهد. بعد از استرس، کاهش انرژی ذهنی و بدنی، خستگی، بی خوابی، تحریک پذیری، افسردگی، افزایش ضربان قلب، بالا رفتن فشار خون، افت قند خون، آسیب پذیری سیستم ایمنی و تغییر در وضعیت اشتها ایجاد می شود. مجموع موارد بالا، تأثیر نامطلوبی بر فعالیت فرد سالم گذاشته و باعث تضعیف بدن وی می شود. شاید، این سؤال برای شما پیش آمده که آیا غذا در کنترل و یا حتی ایجاد استرس مؤثراست یا خیر؟
مواد غذایی ایجاد کننده استرس:
کافئین که در قهوه، چای، شکلات، نوشابه های گازدار و تعدادی از داروها وجود دارد، ماده ای محرک است. مصرف زیاد غذاهای حاوی کافئین در بدن به مانند استرس عمل کرده و گاهی هم علایم استرس ها را تشدید می کنند.
مواد محرک در بدن، باعث افزایش ترشح اسید معده و هورمون های تیروئید می شوند. در ضمن با افزایش کارکرد کلیه ها، میزان ادرار نیز افزایش می یابد.
کافئین، مانع جذب آهن موجود در گوشت شده و می تواند موجب کم خونی و فقر آهن شود.
از عوامل محرک دیگر، فسفر است که معمولا به نوشابه های گازدار اضافه می کنند. مصرف نوشابه های گازدار تعادل کلسیم و فسفر را در بدن به هم می ریزد. به خصوص در خانم ها موجب پوکی استخوان می گردد و واکنش های تخریبی دیگری نیز در بدن ایجاد می کند. آب های معدنی و آب چشمه فسفر ندارند.
افزودنی ها و نگه دارنده ها مانند: نیترات و نیتریت که به مواد غذایی مانند سوسیس و کالباس و ماهی دودی و کنسروها برای جلوگیری از تخریب اضافه می کنند با ترکیبات شیمیایی دیگر، موادی به نام نیتروزآمین ها ایجاد می کنند که جزو خطرناک ترین محصولات شناخته شده هستند. این مواد، با ایجاد سردرد، سوء هاضمه، افزایش استعداد ابتلا به سرطان های گوارشی، واکنش های پوستی و بسیاری عوارض دیگر موجبات ناراحتی جسمی فرد را فراهم می آورند.
مصرف بیش از حد مواد قندی ساده مانند شکر هم عاملی برای تحریک پذیری شناخته شده است.
برای کاهش علایم و عوارض استرس چه کنیم؟
۱.با مصرف ۱ لیوان آب پرتقال تازه یا آب میوه های طبیعی حاوی ویتامین c روز خود را شروع کنید. چون ویتامین c به تقویت سیستم ایمنی بدن کمک می کند.
۲.در طول روز حداقل ۸ لیوان آب بنوشید. این آب می تواند به صورت آب، آب میوه و چای (به غیر از قهوه) باشد.
۳.سعی کنید در طول روز فقط یک فنجان قهوه میل کنید، نه بیشتر!
۴. از افت قند خون جلوگیری کنید و وعده های منظم، کوچک و سالم میل نمایید.
۵.مصرف غذاهای حاوی تریپتوفان مانند: مغزهای گیاهی (پسته، فندق، بادام و…) موز و غلات کامل، دستگاه عصبی را تسکین می دهد.
۶.جوشانده های گیاهی برای تسکین اعصاب مناسب هستند. می توانید آنها را با یک قاشق غذاخوری عسل میل کنید.
۷.استفاده از مواد پروتئینی مثل: تخم مرغ و گوشت سفید و قرمز در شرایط پراسترس خستگی بدن را رفع می کنند.
۸.از انواع غذاهای بدون چربی یا کم چربی استفاده کنید.
۹.حداقل هفته ای ۳ بار و هر بار به مدت ۳۰ دقیقه به طور منظم ورزش کنید.
۱۰. برای رفع تنش روزانه، پس از کار یک حمام ولرم تا خنک بگیرید.
۱۱. در حالت استرس از داروهای آرام بخش استفاده نکنید.
۱۲. مصرف میوه های تازه با پوست و غلات کامل (با سبوس) و سبزیجات در طول روز بدن شمارا از آثار زیانبار استرس سالم نگه می دارد.
۱۳.زمانی را برای تهیه مواد غذایی با ارزش در طول روز یا هفته اختصاص دهید تا در منزل با کمبود آنها کمتر مواجه شوید و مجبور نباشید وعده های غذایی کم ارزش استفاده کنید.
۱۴.مهارت مدیریت زمان و برنامه ریزی برای رسیدن به اهداف و نحوه برقراری ارتباط با اطرافیان را بیاموزید تا در محل زندگی و کار خود با موقعیت های استرس زا کمتر مواجه شوید.
۱۵.در برخورد با موقعیت های تنش زای غیرمترقبه در ابتدا آرامش خود را حفظ کنید و سپس با توکل به خدا و با عقل و منطق به بررسی راه حل های موجود بپردازید.
منبع: سایت ادارهی عقیدتی سیاسی سازمان صنایع هوایی