علم در زندگی من

هر روز یک مقاله ی علمی زیبا!

علم در زندگی من

هر روز یک مقاله ی علمی زیبا!

خواجه نصیر الدین طوسی

 خواجه نصیر الدین طوسی

(598-672)                                 

    محمدبن موسی جهرودی طوسی مشهور به خواجه نصیرالدین طوسی در تاریخ 51 جمادی الول سال 985 هجری قمری در طوس ولادت یافت. او به تحصیل دانش علاقه ی زیادی داشت و از دوران جوانی در علوم در علوم ریاضی و نجوم و حکمت سرآمد و از دانشمندان معروف زمان خود شد. طوسی یکی از سرشناس ترین و بانفوذترین چهره های تاریخ اسلامی است.

علوم دینی و علوم عملی  را زیر نظر پدرش و منطق و حکمت را نزد خالویش بابا افضل ایوبی کاشانی آموخت.

     تحصیلاتش را در نیشابور به اتمام رسانید و به عنوان دانشمندی برجسته شهرت یافت. دسته ای از دانشوران، خواجه نصیرالدین طوسی را خاتم فلاسفه و گروهی او را عقل هادی عشر(یازدهم) نام نهاده اند. علامه حلی که یکی از شاگردان خواجه نصیرالدین است درباره ی استادش چنین می نویسد: خواجه نصیرالدین افضل عصر ما بود و از عقل و عقلیه و نقلیه مصنفات بسیار داشت. او اشرف کسانی است که ما آن ها را درک کرده ایم. خدا نورانی کند ضریح او را.

     در خدمت او الهیات، شفای ابن سینا و تذکره ای در هیئت را قرائت کردم که از تالیفات خود آن بزرگوار است. پس او را اجل مختوم دریافت و خدای روح او را مقدس کناد.

     نصیرالدین زمانی پیش از سال 611 در مقابل پیش روی مغولان به یکی از قلعه های ناصرالدین محتشم فرمانروای اسماعیلی پناه برد. این کار به وی امکان داد برخی از آثار مهم اخلاقی، منطقی، فلسفی و ریاضی خود از جمله مشهورترین کتابش«اخلاق ناصری» را به رشته ی تحریر درآورد. وقتی هولاکو به فرمانروایی اسماعیلیان در سال 635 پایان داد طوسی را را در خدمت خود نگه داشت و به او اجازه داد رصدخانه ی بزرگی در مراغه احداث کند که شروع آن از سال 638 بود. برای کمک به رصدخانه علاوه بر کمک های مالی دولت، اوقاف سراسر کشور نیز در اختیار خواجه گذاشته شده بود که از عشر(یک دهم)  آن برای امر رصدخانه و خرید وسایل و اسباب و آلات و کتاب ها استفاده کرد. در نزدیکی رصدخانه کتابخانه ی بزرگی ساخته شده بود که حدود چهارصد هزار جلد کتاب های نفیس برای استفاده ی دانشمندان و فضلا در آن قرار داشت و آن ها را از بغداد و شام و بیروت و الجزیره به دست آورده بودند. در جوار رصدخانه یک سرای عالی برای خواجه و جماعت منجمان ساخته بودند و مدرسه ی علمیه ای برای استفاده ی طلاب دانشجویان.

    این کارها 13 سال به طول انجامید تا این که ایلخان هلاکوی مغولی در سال 663 درگذشت.اما خواجه تا آخرین دقایق عمر خود اجازه نداد خللی در کار رخ دهد و کوشش بسیار کرد که آن رصدخانه و کتابخانه از بین نرود.

    قسمت اعظم 150 رساله و نامه های طوسی به زبان عربی نوشته شده است. وسعت معلومات و نفوذ او با ابن سینا قابل قیاس است، جز آن که ابن سینا پزشک بهتری بود و طوسی ریاضی دان برتری. از پنج کتابی که در زمینه ی منطق نوشته است اساس الاقتباس از همه مهم تر است. در ریاضیات تحریرهایی بر آثار آوتولوکس، آرستاخوس، اقلیدس، آپولونیوس، ارشمیدس، هوپسیکلکس، تئودوسیوس منلائوس و بطلمیوس نوشت.

    ا زجمله مهم ترین آثار اصیل وی در حساب هندسه و مثلثات جوامع الحساب بالتخت و التراب، رساله الشافیه و اثر معروفش کتاب شکل القطاع است که بر نوشته های رگیومونتانوس اثر گذارده است.

   معروف ترین آثار نجومی وی زیج ایلخانی که در سال 650 نوشته شده و همچنین تذکره ی فی علم الهیئه است. کتاب تنسوق نامه و کتاب هایی در زمینه ی اختربینی نیز نوشته است.

    احتمالا" برجسته ترین کار طوسی در ریاضیات در زمینه ی مثلثات بوده است.در کشف القناع عن الاسرار شکل القطاع، وی نخستین کسی بود که مثلثات را بدون توسل به قضیه ی منلائوس یا نجوم توسعه بخشید و هم او بود که برای نخستین قضیه ی جیوب را، که رویداد برجسته ای در تاریخ ریاضیات است به روشنی بیان کرد. در نجوم تذکره فی علم الهیئه شاید وی کامل ترین نقد بر نجوم بطلمیوسی در قرون وسطی و معرف تنها الگوی ریاضی جدید حرکات سیارات اس که در نجوم قرون وسطی نوشته شده است.

    به احتمال زیاد این کتاب از راه نوشته های منجمان بیزانسی بر کوپرنیک اثر گذاشته است و همراه با کار شاگردان طوسی متضمن تمام تازه های نجومی کوپرنیکی است، به استثنای فرضیه ی خورشید مرکزی آن. نصیرالدین طوسی با این که سر و کارش بیش تر در سیاست و اجتماع بوده روشن ترین راه را که برای رسیدن به جهانی جاودانی نشان می دهد دیانت می داند. اگرچه در تمام نوشته های خود دم از استقلال و معرفت می زند اما آشکارا می گوید: دانش تنها از ایمان و دین حاصل می شود و در حقیقت دانش را دینی می داند که تسلی بخش جان ها و روان بخش کالبدهای افسرده است. طوسی بیش تر به عنوان منجم معروف است و رصدخانه ی وی یک موسسه ی علمی مهم در تاریخ علم به شمار می رود. کتاب تنسوق نامه ی او از لحاظ موضوع فقط در مقایسه با مشابهش یعنی کتاب بیرونی (کتاب الجماهر فی معرفت الجواهر) در درجه ی دوم اهمیت قرار دارد. طوسی یکی از پیش روترین فلاسفه ی اسلامی ست که تعلیمات مشائی ابن سینا را پس از آن که در طول دو سده در محاق «کلام» قرارگرفته بود، احیا کرد. او مظهر نخستین مرحله ی ترکیب تدریجی مکتب های مشائی و اشراقی است.

     اخلاق ناصری وی رایج ترین کتاب اخلاقی بین مسلمانان هند و ایران بوده است. تجریدالعقاید او در کلام مبنای الهیات اصولی شیعه ی دوازده امامی است. طوسی احتمالا" بیش از هر فرد دیگر مایه ی احیای علوم اسلامی بوده است. گروهی خواجه را بر هم زننده ی وحدت دو ملت عربی و اسلامی می پندارند و می گویند، به دست او وحدت عربی درآنن زمان پاشیده شد. در حقیقت خواجه در این باب گناهی نداشت و اگر لیاقت خواجه پس از آن همه وقایع و خون ریزی به داد مسلمانان نرسیده بود، جهان اسلام امروز چه وضعیتی داشت؟ در سال 672 هجری قمری نصیرالدین طوسی با جمعی از شاگردان خود به بغداد رفت تا بقایای کتاب های تاراج رفته را جمع آوری و به مراغه بازگرداند، اما اجل مهلتش نداد و در تاریخ 18 ذی الحجه سال 672 هجری قمری در کاظمین نزدیک بغداد دار فانی را وداع گفت. نصیرالدین طوسی ستاره ی درخشانی بود که در افق تاریک مغول درخشید و در هر شهری که پا گذاشت آن جا را به نور حکمت و اخلاق روشن کرد و در آن دوره ی تاریک، وجود چنین دانشمندی مایه ی اعجاب و اعجاز بود.

منبع:مجله ی آزمون 246

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد